بدون عنوان
تقدیم به فرزندم زود بزرگ نشو مادر. کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را ! زود بزرگ نشو فرزندم قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام . آرام آرام پیش برو ، آن سوی سن وسال هیچ خبری نیست گلم. هرچه جلوتر می روی همه چیز تـندتر از تو قدم بر می دارد. حالا هنوز دنیا به پای تو نمی رسد از پاکی . الهی هرگز هم قدمش نشوی هرگز! همیشه از دنیای ما آدم بزرگ ها جلوتر باش ، یک قدم ، دو قدم ، ولی زود بزرگ نشو مادر. آرام آرام پیش برو گلم. آنجا که عمر وزن می گیرد دنیا به قدری سبک می شود که هیچ هیجانی برای پیمودنش نخواهی داشت. آن سوی سن و سال خبری نیست . کودکی کن ، از ته دل بخند ...
نویسنده :
مامان روجا
0:48
بدون عنوان
قصه موش تنبل و كلاغ دانا
قصه موش تنبل و كلاغ دانا یکی بود یکی نبود کپل بچه موشی بود که با برفی برادرش، پدر و مادرش در لانه شان در صحرا زندگی میکردند. کپل خیلی تنبل بود و تمام مدت روی صندلی مخصوصش نشسته بود و از خوراکی هایی که آنها به لانه می آوردند میخورد و ایراد میگرفت :اینها چیه دیگه؟ یه چیز خوشمزه تر بیارید! قصه کودکانه .آن ها از دستش خسته شده بودند و هر چه اعتراض می کردند فایده ای نداشت. تا اینکه یک روز که کپل بیرون لانه در حال استراحت در آفتاب بود وبقیه داخل لانه بودند باد شدیدی وزید و او را به جای دوری برد. قصه کودکانه وقتی کپل چشمانش را باز کرد خودش را کنار یک برکه دید. ا...
نویسنده :
مامان روجا
10:12
کتاب داستان های مورد علاقه رزانا
رزانا جون عاشق قصه سیندرلاس و همیشه ازم سوال میکنه چه اتفاقی برای مادر سیندرلا افتاد که باباش دوباره ازدواج کرد و دوست داره بدونه بعد ازدواج سیندرلا با شاهزاده چه اتفاقی میفته کدو قلقلی زن پری دریایی بزبز زنگوله پا خالهقزی ...
نویسنده :
مامان روجا
10:03
دندان پزشکی
با همکاریه دخترم اولین دندون پوسیده رزانا توسط خانم دکتر فاطمه پوستی کشیده شد من که خیلی تعجب کردم از این همه شهامت دختر کوچولوی نازم بعد تو راه برگشت به خونه بابا عارف کلی خوراکی های خوشمزه برا رزانا جون به خاطر شهامتش خرید ...
نویسنده :
مامان روجا
9:52
دندان پزشکی
سلام به همگی امروز سه شنبه رزانا جون نوبت دندانپزشکی داره آخه متاسفانه دکتر گفته چند تا پوسیدگی داره و باید درست بشه ، نمی دونم موقع آمپول زدن چه عکس العملی نشون بده ، نگرانم ، امیدوارم زیاد اذیت نشه و همکاری کنه ، آخه دخملک من هنوز خیلی کوچیکه و هنوز نمی دونه این کارها به نفع خودشه ، عزیز من می دونم دردت میاد ولی با صبر و تحملی که در تو می بینم مطمئن هستم همکاری می کنی
نویسنده :
مامان روجا
9:38
رزانا با لباس ژیملاستیک
شعرهایی که رزانا تو مهد یاد گرفت
مادر گربه کوچولو چیزهایی یاد می داد به او به او می گفت مامان پیشی از خیابون که رد می شی باید چشاتو وا کنی به راست و چپ نگا کنی گربه کوچولو جایی که خط کشی نداشت &...
نویسنده :
مامان روجا
13:34
شعر های مورد علاقه رزانا
مامان جون من چه مهربونه مامان جون من چه مهربونه دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر بابای خوبم چراغ خونست دستای گرم اون برام یه آشیونه است یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست داداش جون من لنگه نداره وقتی میاد برای من شادی میاره یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش خدای خوب و مهربون مواظبش باش خواهر خوبم چه نازنینه برای من فرشته ی روی زمینه یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر ما همه هستیم یه خونواده خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده شکر خدا داده ب...
نویسنده :
مامان روجا
12:02